آیا شما یک اهمال کار خاموش هستید؟
بخشی از کتاب “از شنبه” پیام بهرام پور
چندی پیش سوالی دریافت کردم که بسیار طولانی بود و داستان تلاش های خود را تعریف کرده بود به این مضمون:
(( من انسان بسیار پر تلاشی هستم، اما به جایی نرسیده ام، شما فکر میکنید به خاطر اهمال کاری من است؟ ))
شاید این سوال برای بسیاری از ما پیش بیاید. همه ما انسان هایی را دیده ایم که بسیار پر تلاش هستند، اما به جایی نمی رسند، آیا این هم دلیلش می تواند اهمال کاری باشد؟
قطعا یکی از دلایلش می تواند اهمال کاری باشد! چطور؟ به شما خواهم گفت. اجازه دهید اهمال کاری را تعریف کنیم.
اهمال کاری یعنی:
کاری را باید الان انجام دهیم ولی انجام نمی دهیم. حالا یا هیچ کاری نمی کنیم یا به جای آن کار دیگری انجام می دهیم.
اکثر ما دارای سطوحی از اهمال کاری هستیم. مثلا بسیاری از ما می دانیم که وقتی کودکمان با ما صحبت می کند باید تماما به او توجه کنیم نه به تلویزیون، ولی ترجیح می دهیم که تلویزیون ببینیم. این دقیقا یعنی اهمال کاری! یعنی کاری که باید الان انجام دهیم اما انجام نمی دهیم.
آیا شما یک اهمال کار خاموش هستید؟
خیلی اوقات می دانیم اگر فقط 100 میلیون پول داریم، نباید ماشین بخریم، اگر پولش را سرمایه گذاری کنیم عوایدش خیلی بهتر و کمک کننده تر است، اما اهمال کاری میکنیم، شیرینی را زودتر میخوریم و بعدا نتایجش را میبینیم.
پس، اهمال کاری گستره ی خیلی وسیعی دارد و فقط محدود به این نیست که ما کاری را باید انجام دهیم و انجام نمی دهیم. بلکه می تواند مدل های مختلفی داشته باشد.
اما یکسری اهمال کاری ها مدل هایی خاص هستند که پاسخ سوال این دوست عزیز هم در همین قسمت نهفته است. چیزهایی که اصلا به نظر نمی آید ربطی به اهمال کاری داشته باشند.
مثلا افرادی که کاملا پر کار هستند و روزانه 16 ساعت کار میکنند اما اهمال کارند!
چندین سال پیش من مدیر فروش و بازاریابی یک شرکت گردشگری بودم، که یکی از شرکت های بزرگ گردشگری در ایران بود و دفتر مجهز و یک ساختمان خوب داشت.
در کمال ناباوری، میر آنجا دچار اهمال کاری شدید بود! یک اهمال کار جدی!
جالب است بدانید که این مدیر اهمال کار عزیز، از ساعت هشت صبح تا 9، 10 شب در محل کارش حضور داشت! تقریبا روزی 14 ساعت در دفتر بود و هر زمان که او را نگاه می کردید می دیدید که مشغول کار است. تلفن جواب می داد. با بقیه صحبت میکرد. به کار منشی سرک می کشید. به قسمت های مختلف می رفت. با مشتری ها صحبت می کرد. تماس تلفنی می گرفت. کارها را پیگیری میکرد! و …
اگر محصولی برای فروش دارید شما نیز میتوانید تامین کننده کیارش تجارت شوید : ثبت نام تامین کنندگان
و به نظر می آمد که فوق العاده درگیر است، اما حقیقتش این بود که با وجود کارهای زیاد، کارهایی را که یک مدیر می بایست انجام دهد، انجام نمی داد! بلکه فقط وقت خودش را با کارهای دیگر که وظیفه دیگران بود تلف می کرد.
کار یک مدیر تلفن جواب دادن به مدت شش ساعت در روز نیست!
خیلی از مدیران کشور ما دچار این مشکل هستند، یعنی خودشان را با کارهای پیش پا افتاده که می توانند به دیگران واگذار کنند، سرگرم کرده و بنابراین اهمال کاری میکنند!
نگاه می کنیم و می گوییم که، وای … خسته نباشید … خیلی خیلی زحمت کشیدید … واقعا من نگاه می کنم شما 14 ساعت درگیر بودید!
در صورتی که آن مدیر می توانست با دو یا سه ساعت کار مفید به تمام آن چیزی که تا الان داشته است، برسد.
مدیر این داستان نیز مانند اغلب مدیران می نالید که وقت ندارم. حال آن که این “وقت ندارم ها” اغلب رابطه مستقیمی دارد با ناتوانی انسان ها در اولویت بندی!
هرچه قدر که ما بگوییم وقت نداریم، نشان دهنده این نیست که ما آدم پرکار و حرفه ای هستیم، بلکه برعکس، نشان دهنده این است که ما در برنامه ریزی ناتوان هستیم.
یکی از اهمال کاری های بسیار حرفه ای این است که ما خوب کار میکنیم ولی متاسفانه کار خوب نمی کنیم!
یعنی یک کار را عالی انجام می دهیم، اما آن کار اصلا قرار نیست توسط ما انجام شود! یعنی قرار است من از مسیر راست بروم اما در مسیر چپ با تمام قدرت می روم! و نتیجه مشخص است که چه اتفاقی می افتد؟!
هیچ اتفاقی نمی افتد … هیچ نتیجه ای برای رسیدن به آن هدف حاصل نخواهد شد …
بنابراین باید بررسی کنیم که اصلا کاری که داریم انجام می دهیم، کار خوبی است؟ یا خوب کار کردن؟ اول کار خوب را پیدا کنیم و در آن مسیر، خوب کار بکنیم.
مسئول فروش : 09156416142
مدیر فروش: 09153861761
اینستاگرام ما
بدون دیدگاه