آیا شجاعت دارید؟
- چند بار احساس کرده اید که تمایل به انجام کاری ندارید؟
- چند بار حد خود را پایین آورده اید تا نقشی را ایفا کنید که هیچ بخشی از آن را دوست ندارید؟
- چند بار درست همان موقع که میخواستید با صدای بلند فریاد بکشید, دهان خود را بسته اید, یا قدرت خود را به کسی بخشیده اید که از صمیم قلب حامی منافع شما نبوده است؟
- چند بار به جای انتخابی آگاهانه, تسلیم رفتاری نا گهانی یا از روی عادت شده اید؟
- چند بار به خودتان گفته اید: نمیتوانم/ من به قدر کافی قوی نیستم/ من آنقدر شجاع یا با اعتماد به نفس نیستم که بتوانم به تمام آرزوهایم برسم؟
هر روز, با صدها انتخاب مواجه مـیشویم, انـتخاب هایی کـه یـا بـه مـا اعتماد به نفس, قـدرت و ارزش مـیدهند, و یـا چـیزهایی کـه بـیش از هـمه دوستشان داریـم را از مـا مـیستانند. تـرس های فـلج کننده, اعـتماد بـه نفس سـرکوبشده و شـجاعت بـه فـعل درنـیامده, مـوانـعی هسـتند کـه مـا را از انتخاب های قدرتمند بـاز مـیدارنـد; انـتخاب هایی کـه بـا بـالاترین مـنافع و ژرفترین علائق ما هم صدا باشند، در بسیاری از ما, احساس عدم شایستگی, اغلب تصمیمات ما در خصوص مسائل مالی, خانواده, جسم, وزن یا تصویر درونیمان را تحت تأثیر قرار میدهد.
وقتی اعتماد به نفس نداشته باشیم, احساس مـیکنیم شـایستگی داشـتن آنچه میخواهیم, گفتن حقیقت, یا ایجاد آن تغییر زیربنایی را که بنیان آینده ما را متحول میسازد, نـداریـم. وقـتی احسـاس ضـعف, بـیچارگی و نـاتوانـی میکنیم, قادر نیستیم افکار برخاسته از شکست, منفی بـودن و تـرس را کـه سدراه زندگی دلخواهمان هستند, از خود دور کـنیم. وقـتی قـدرت خـود را نادیده میگیریم و آنچه قادر بـه انـجامش هسـتیم را انکـار مـیکنیم, تسـلیم عادات, تـرس ها, وسـوسه های نـا گـهانی و نـاسالم خـود و الگـوی گـذشته میشویم، طـوری عـمل مـیکنیم گـویی در واقـع ضـعف و نـاامـنی خـود را باور داریم
البته, ممکن است این چرخه منفی در تمام بخش های زندگیمان جریان نداشته باشد. شاید در حوزه کاری یا در روابط خود موفق باشیم، اما بسیاری از ما در برخی از حوزه های زندگی, تسلط خود را از دست داده ایـم, هـمان مواقعی که نمیتوانیم نیروی خود را جمع کنیم, بر ترس های خـویش غـلبه کرده و به عمیق ترین خواسته هایمان دست پیدا کنیم. هر بار که از روی ترس دستبه انتخابی میزنیم, به این باور میرسیم که بی ارزشـیم, بـه قدر کـافی خوب یا قوی نیستیم تا بتوانیم زمام زندگی, افکار, باورها و انـتخاب ها و از همه مهمتر, آینده خود را به دست بگیریم. هر بار که از روی ترس دستبه انتخابی میزنیم, این باور را به ذهن خود القا میکنیم کـه بـیچاره, نـاامـید و نـاتوان هسـتیم, سـه وضـعیت عـاطفی کـه مـا را در احسـاس قـربانی بـودن گرفتار میکنند.
سؤال: برای اینکه اعتماد به نفس داشته باشیم, با تمام قوای خود زندگی کنیم و در مـورد خـودمان احسـاس خـوبی داشـته بـاشیم, چـه بـاید بکـنیم؟
- بـاید اعــتماد بــه نفس خـود را بـازسازی کـنیم; و ایـن کـار را بـا بـهبود بـخشیدن عزت نفس مان آغاز کنیم.
- باید یاد بگیریم هر آنچه هستیم; اعم از گذشته مان, اشتباهاتمان, بدگمانی هایمان, ضـعف هایمان و تـرس هایمان را دوست بداریم.
- حتی بیش از آنکه یاد بگیریم خودمان را دوست داشته باشیم, باید به عشق همچون یک آرمان بنگریم.
- باید جنگجویان عشـق بـاشیم.
- بـاید بـرای خودمان بجنگیم و پای آنچه هستیم و آنچه میخواهیم که باشیم, بـایستیم.
- باید به جای قربانی بودن, جنگجو باشیم, و به جای دنباله روی, مبارزه کنیم.
سؤال: چرا باید یک جنگجو باشیم؟
چون زندگی و عملکرد یک جنگجو با قدرت, انسجام و مسئولیت پذیری بسیار زیادی هـمراه است
یک جـنگجو, آتش شـجاعت درونی خود را برافروخته است. او میتواند با صعب ترین مشکلات عاطفی رویارو شود و الگوهای قدیمی را بشکند/ یک جنگجو در مقابل حریف خود حالتی تهاجمی دارد, همان حریف هایی که اغلب اوقات صداهای رعب آور دشمن درونی ما هستند/ چرا ما زنان, از سرشت تهاجمی خود دور شده ایم؟ اکنون مدت هاست که ما بخش بنیادینی از وجودمان را انکار کرده ایم/ ما به جای قدرت, ضعف را برگزیده ایم/ ما به جای خودمان, دیگران را برگزیده ایم.
سؤال: چرا؟
چون به این باور رسیده ایم که طبیعت تهاجمی ما اشتباه, غیرقابل قبول, غیرموجه و ناخواسته است.
دانلود رایگان کتاب شجاعت اثر دبی فورد |
دانلود |
تماس با ما
مسئول فروش : 09156416142
مدیر فروش: 09153861761
اینستاگرام ما
بدون دیدگاه